افرادی که مشهور باشند و سل داشته باشند بسیار زیاد هستند ، در اینجا به تعدادی از آنها می پردازیم.
1. نلسون ماندلا در سال 1918 بدنیا آمد و رهبر آفریقای جنوبی بود . تا همین بیست سال پیش، دولت اقلیت سفیدپوستی در کشور افریقای جنوبی بر سر کار بود که جامعه را بر اساس نظام "آپارتاید" یا "اصل برتری نژادی" اداره میکرد. سی میلیون سیاهپوست ساکن این کشور که ۷۰ درصد از جمعیت را تشکیل میدادند نه حق رأی داشتند، نه اجازه داشتند در اماکن عمومی با سفیدپوستان دیده شوند، و نه فرزندانشان از امکان تحصیل مناسبی برخوردار بودند. بسیاری از سیاهپوستان در فقر مطلق در شهرکهای زاغهنشینی زندگی میکردند که دولت برایشان ایجاد کرده بود. هر گونه اعتراضی بهشدت سرکوب میشد. مقامات حکومتی در سال ۱۹۶۴ نلسون مندلا و همقطارانش را به جرم فعالیت بر ضد نظام نژادپرستی به حبس ابد محکوم کردند، و در سال ۱۹۷۶ نیز دستکم ۶۶۰ نفر در جریان قیام مردم شهرکهای سیاهپوستنشین کشته شدند. اما نظام آپارتاید سرانجام فروپاشید. نلسون مندلا در سال ۱۹۹۰ از زندان آزاد شد و در سال ۱۹۹۴، در انتخاباتی که همگان در آن حق رأی داشتند، بهعنوان رئیس جمهور افریقای جنوبی انتخاب گردید.در سال 1988 در زندان مبتلا به سل شد با درمان کردن به موقع بیماری سل توانست سلامتی خود را بدست آورد . در 5 دسامبر 2013 در سن 95 در گذشت .
2. سر تام جونز خواننده ای معروف در سال 1940 در انگلستان بدنیا آمد. در سن دوازده سالگی به بیماری سل مبتلا شد و به مدت دو سال به طور جدی بیمار بود.
3. رینگو استار نوازنده ای درام گروه معروف بیتلز در سال 1940 در انگلستان بدنیا آمد. در دوران بچگی دوبار مبتلا به بیماری سل شد.
4. یوسف اسلام خواننده ای انگلیسی در سال 1948 بدنیا آمد. در سن 19 سالگی مبتلا به بیماری سل شد و چندین ماه را در بیمارستان بستری بود و بعدها یوسف اسلام در خاطراتش عنوان کرد زمانی که مبتلا به بیماری سل شد مرگ را هر روز در مقابل چشمانش می دید و شروع کرد به پرسش درباره ای زندگی و معنویت و در این دوران مسیر زندگیش تغییر کرد . یوسف اسلام در اواخر دهه ای 1970 به دین اسلام گروید و نامش را از کت استیونس به یوسف اسلام تغییر داداو خواننده، ترانهنویس، نوازندهٔ چندین ساز، مربی و اسلامگرایی برجسته است. از اواخر دههٔ ۱۹۶۰ تاکنون او تحت نام کت استیونس موفق به فروش بیش از ۶۰ میلیون آلبوم در سراسر دنیا شدهاست. از ترانههای معروف او میتوان به دنیای وحشی اشاره کرد. کت استیونس با مطالعهی کتابی که برادر بزرگش از بیت المقدس برای او آورد به جواب بسیاری از سؤالاتش دست یافت. او از اعماق جان به این کتاب که قرآن نام داشت ایمان آورد و بعد از چندین سال مطالعه و تحقیق سرانجام در ۲۳ دسامبر ۱۹۷۷ به طور رسمی دین اسلام را پذیرفت و نامش را به یوسف اسلام تغییر داد. و در همین زمان آلبوم «بازگشت به زمین» را بیرون داد.
5. کارلوس سانتانا موسیقیدان مکزیکی که یکی از بهترین موسیقیدانان دنیا است در سال 1947 بدنیا آمد .در سن 18 سالگی زمانی که در کالیفرنیا به سر می برد مبتلا به بیماری سل شد و سه ماه در بیمارستان بستری بود .
6. اسقف اعظم دزموند مپیلو توتو متولدآفریقای جنوبی در سال 1930است .اسقف اعظم دزموند توتو از فعالان صلح و رهبران جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی است. نهادی که در مبارزه علیه تبعیضنژادی در خط اول قرار داشت و در به ثمر نشستن مبارزات بر علیه نظام "آپارتاید" نقشی تعیینکننده ایفا کرد، کلیسا به رهبری "دزموند توتو" اسقف اعظم کلیسای انگلیکن در افریقا بود. اسقف توتو نه تنها در مبارزات علیه آپارتاید نقش کلیدی ایفا کرد، بلکه پس از پیروزی نیز "کمیتهٔ حقیقت و سازش" را تشکیل داد که ماهیتی کاملاً مسیحی داشت. این کمیته اعلام کرد که تمام کسانی که در دوران آپارتاید مرتکب نقض حقوق بشر شدهاند، اگر به خطاهای خود اعتراف کنند مورد بخشش قرار خواهند گرفت.
7. مظفرالدین شاه در سال ۱۲۳۲ بدنیا آمد. مظفر الدین شاه از زمان کودکی همیشه بیمار بود .مظفرالدین شاه در زمان ولایتعهدی خود در تبریز اقامت داشت به بیماری سل مبتلا بود. با توجه به اینکه در آن زمان دارویی برای سل وجود نداشت پزشکان توصیه کردند تا ولیعهد در مکانی خوش آب و هوا سکونت نماید.پس از بررسی نقاط مختلف تهران قریه دارآباد برای اسکان مظفرالدین شاه انتخاب شد. «علی اصغر خان اتابک اعظم» در سال 1319 ه-ق مطابق با 1273 شمسی باغ بزرگی را در قریه دارآباد به مساحت 60 هزار متر مربع خریداری کرد. به دستور «محمد خان حکیم الملک»، وزیر دربار عمارت زیبایی در آن بنا شد و به کاخ شاه آباد معروف گشت.وی سرانجام در روز ۱۲ دی ۱۲۸۵ خورشیدی و در سن ۵۴ سالگی درگذشت و در کربلا به خاک سپرده شد.
ملک الشعرای بهار در بستر بیماری در سوییس و در روزهای آخر زندگی اش
8. محمدتقی بهار ملقب به ملک الشعرای بهار در شانزدهم آبان ۱۲۶۵ ه. ش. برابر با ۱۳۰۵ ه. ق. در مشهد زاده شد. بهار در ۱۳۲۸ روزنامه نوبهار را که ناشر افکار حزب دموکرات بود، منتشر ساخت و به عضویت کمیته ایالتی این حزب درآمد. این روزنامه پس از چندی به دلیل مخالفت با حضور قوای روسیه در ایران و مخاصمه با سیاست آن دولت، به امر کنسول روس تعطیل شد.انتشار نوبهار بارها ممنوع و دوباره آزاد شد.در مجلس پنجم بهار در صف مخالفان جمهوری رضاخانی جای گزید و معتقد بود که موافقت سردارسپه با جمهوری، اسباب تردید مردم شدهاست و مردم نتیجه چنین جمهوری را دیکتاتوری رضاخان میبینند. بعدها بهار در این دوره خطر مخالفت با سردار سپه را دریافت و اشعاری ظاهراً در تحسین جمهوری سرود.با سقوط رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰، بهار مجدداً به فعالیت سیاسی و اجتماعی روی آورد وروزنامه نوبهار را دوباره منتشر کرد.پس از غائلهٔ آذربایجان در ۱۳۲۴، بهار زیر لوای قوامالسلطنه به فعالیت سیاسی روی آورد و در کنگرهٔ حزب دموکرات ایران مجدد شرکت کرد. در بهمن ۱۳۲۴ در کابینهٔ قوام وزیر فرهنگ شد، اما وزارت او چند ماهی بیش طول نکشید و استعفا کرد.ملک الشعرا بهار تنها یک قصیده سرا و شاعر نبود بلکه فعالیت های سیاسی اجتماعی داشته است.در ۱۳۲۶ به عنوان نماینده تهران در مجلس پانزدهم انتخاب شد و ریاست فراکسیون حزب دموکرات را به عهده گرفت. اما بر اثر ابتلا به بیماری سل، تنها در ماههای تیر، مرداد و شهریور ۱۳۲۶ فرصت حضور در مجلس را یافت. در نیمهٔ دوم ۱۳۲۶ بهار که به بیماری سل مبتلا گشته بود، با استفاده از مرخصی استعلاجی از مجلس، برای معالجه به شهر لوزان در سوئیس رفت. اما مضیقهٔ شدید مالی باعث گردید که بهار با نیمهکاره رها کردن معالجه راهی ایران شود.بهار در روز دوم اردیبهشت ۱۳۳۰، در خانه مسکونی خود در تهران زندگی را بدرود گفت و در شمیران در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
9. آلبر کامو در سال 1913 در الجزایر که مستعمره ای فرانسه بود بدنیا آمد. کودکی کامو در یک زندگی فقیرانهٔ طبقهٔ کارگری سپری شد. فقر، احترام به رنج و همدردی با بیچارگان را به او یاد داد. پسندخاطر غریزی کامو قناعت و بیپیرایگی بود. نویسنده، فیلسوف و روزنامهنگار الجزایری-فرانسویتبار بود. او یکی از فلاسفهٔ بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است.کامو در تعطیلات تابستانی در برابر دریافت دستمزدی اندک در مغازهها کار میکرد؛ به آموختن انگلیسی پرداخت و با زبان اسپانیایی آشنا شد، ولی نتیجهٔ کار مطلوب نبود. اما در مقابل به فوتبال که در سراسر زندگی به آن علاقهمند بود، به موفقیتهایی رسید. در سال ۱۹۲۹ به عنوان دروازهبان، به تیم جوانان دانشگاه ریسینگ الجزیره (RUA) پیوست.در سال ۱۹۳۰ و با دریافت دیپلم، نخستین گام را به سوی ترقی برداشت. سپس در دسامبر همان سال نخستین نشانههای ابتلا به بیماری سل در او نمایان شد و به همین خاطر مجبور شد فوتبال را کنار بگذارد،تا آخر عمر کوتاهش یک تماشاچی فوتبال باقیماند.کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر میپردازد» برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوانترین برندهٔ جایزهٔ نوبل و همچنین نخستین نویسندهٔ زادهٔ قارهٔ آفریقا است که این عنوان را کسب کردهاست.کامو در بعداز ظهر چهارم ژانویه ۱۹۶۰ و در سن ۴۶ سالگی بر اثر سانحهٔ تصادف نزدیک سن، در شهر ویلبلویل درگذشت.
10. فرانتس کافکا در سال ۱۸۸۳ در یک خانوادهٔ آلمانیزبان یهودی در پراگ به دنیا آمد. یکی از بزرگترین نویسندگان آلمانیزبان در قرن بیستم بود.آثار کافکا ـ که با وجود وصیت او مبنی بر نابود کردن همهٔ آنها، اکثراً پس از مرگش منتشر شدند ـ در زمرهٔ تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار میآیند. پرآوازهترین آثار کافکا داستان کوتاه مسخ و رمان محاکمه و رمان ناتمام قصر هستند. عموماً اعتقاد بر این است که کافکا در سراسر زندگیش از افسردگی حاد و اضطراب رنج میبردهاست. او همچنین دچار میگرن، بیخوابی، یبوست، جوش صورت و مشکلات دیگری بود که عموماً عوارض فشار و نگرانی روحی هستند. کافکا سعی میکرد همهٔ اینها را با رژیم غذایی طبیعی، از قبیل گیاهخواری و خوردن مقادیر زیادی شیر پاستوریزه نشده برطرف کند. به هر حال بیماری سل کافکا شدت گرفت و او به پراگ بازگشت، سپس برای درمان به استراحتگاهی در وین رفت، و در سوم ژوئن ۱۹۲۴ در همان جا درگذشت. وضعیت گلوی کافکا طوری شد که غذا خوردن آن قدر برایش دردناک بود نمیتوانست چیزی بخورد، و چون در آن زمان تزریق وریدی هنوز رواج پیدا نکرده بود راهی برای تغذیه نداشت، و بنابراین بر اثر گرسنگی جان خود را از دست داد.بدن او را به پراگ برگرداندند و در تاریخ ۱۱ ژوئن ۱۹۲۴ در گورستان جدید یهودیها در ژیژکوف پراگ به خاک سپردند.
11. اریک آرتور بلر با نام مستعار جرج اورول در ۱۹۰۳ در شهر موتیهاری در ایالت بهار در هندوستان متولد شد. داستان نویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعر انگلیسی بود. او را بیشتر برای دو رمان سرشناش و پرفروشش مزرعه حیوانات و هزار و نهصد و هشتاد و چهار میشناسند. این دو کتاب بر روی هم بیشتر از هر دو کتاب دیگری از یک نویسنده قرن بیستمی، فروش داشتهاند.اورول یک سیگاری قهار بود. به شکلی که با وجود وضعیت وخیم ریههایش همیشه در حال سیگار کشیدن بود.در سال 1947 مبتلا به بیماری سل شد و بعد از مدتی بیماریش وخیم شد و در بیمارستان بستری شد و در سال 1950 به علت بیماری سل دار فانی را وداع گفت.
12. فردریک فرانسوا شوپن در سال ۱۸۱۰ در لهستان بدنیا آمد .نوازنده پیانو و آهنگساز لهستانی بود.او در روستای زلازولا درنزدیکی ورشو از مادری لهستانی و پدری فرانسوی بدنیا آمد. پس از آنکه به عنوان یک کودک نابغه در سرزمین مادری اششناخته شد در ۲۰سالگی لهستان را برای رفتن به پاریس ترک کرد و در آنجا به عنوان نوازنده، معلم موسیقی وآهنگساز شروع به فعالیت کرد. شوپن در پاریس با چند تن از بهترین نوازندهای پیانو آن زمان آشنا شد که فردریشکالکبرنر، فردیناند هیلر و فرانتس لیست از آن جمله هستند و در همین زمان بود که ارتباط صمیمی او با آهنگسازانی مثل هکتور برلیوز، فلیکس مندلسون و وینچنتزو بلینی شکل گرفت. موسیقی او تا پیش از این توسط آهنگسازان بسیاری مورد تحسین قرار گرفته بود تا جایی که روبرت شومان درباره او به دیگران گفت: آقایان، کلاهتان را به احترام یک نابغه بردارید. شوپن در تمام طول عمر خوداز ضعف جسمانی رنج میبرد تا آنکه درسال ۱۸۴۹ در ۳۹ سالگی بر اثر سل ریوی درگذشت.
از راست به چپ : شارلوت برونته ، آن برونته ، امیلی برونته
13. خواهران برونته سه خواهر انگلیسی بودند به نام های شارلوت برونته متولد (1816) ، امیلی برونته (متولد۱۸۱۸) و آن برونته (متولد۱۸۲۰). هر سه خواهر داستاننویس و شاعر انگلیسی بودند. رمان بلندیهای بادگیر یکی از آثار بسیار معروف امیلی برونته است . او با کتاب بلندیهای بادگیر (یا عشق هرگز نمیمیرد) شهرتی جهانی یافت. امیلی برونته بیرون از خانواده اش هیچ دوستی نداشت.امیلی برونته در سنین جوانی مبتلا به بیماری سل می شود و امیلی در دوران مریضیش حاضر به پذیرفتن هیچ پزشکی نشد و از دریافت دارو امتناع می کرد . در سال 1848 در حالی که تنها فقط سی سال سن داشت دار فانی را وداع گفت . و یک سال بعد از مرگ امیلی خواهر کوچکش آن برونته در سال 1849 ، در سن 29 سالگی بر اثر بیماری سل در گذشت.
14. سیمون بولیوار در سال ۱۷۸۳در کاراکاس امپراطوری اسپانیا بدنیا آمد. فرمانده انقلابی و سیاستمدار ونزوئلایی، یکی از چندین رهبر جنبش استقلالطلبانه در آمریکای جنوبی بود. بولیوار در ۱۷ دسامبر سال ۱۸۳۰ در نزدیکی شهر سانتامارتا در کلمبیابه علت ابتلا به بیماری سل درگذشت. تندیس او سوار بر اسب پس از مرگش ساخته و در شهر لیما پایتخت پرو برپا شد. هم اکنون تندیس او در بسیاری از شهرهای جهان برپاست. در سال ۱۳۸۵ شهرداری تهران بلواری را در شمال جنت آباد(تهران) به نام سیمون بولیوار نام نهاد.
15. فردر یک آگوست در سال 1834 در فرانسه بدنیا آمد . او را به عنوان طراح مجسمه آزادی می شناسند .فرانسه طی یک مراسمی مجسمه آزادی را با طراحی فردر یک آگوست در سال 1886 به عنوان هدیه ای از طرف مردم فرانسه به آمریکا می دهد و این مجسمه را در ایالت نیویورگ در شهر منتهن قرار می دهند. فردر یک آگوست در همان سال به مقام افتخاری لژیونی دست یافت و در سال 1904 در اثر بیماری سل در گذشت .